تقابل اطلاق و تقییدتقابل اطلاق و تقیید به تنافی میان اطلاق و تقیید یک دلیل اطلاق میشود. ۱ - تعریفتقابل اطلاق و تقیید، به معنای تنافی میان اطلاق و تقیید یک دلیل و محال بودن اجتماع آن دو در یک موضوع، یک زمان و یک لحاظ است. ۲ - دیدگاهها در مسئله مذکوراز دیرباز علمای اصول در این که تقابل اطلاق و تقیید از نوع کدام یک از اقسام تقابل است، اختلاف داشتهاند؛ تا زمان سلطان العلما » مشهور علما معتقد بودند تقابل میان آن دو، تقابل تضاد است، زیرا اطلاق و تقیید دو امر وجودی است که اجتماعشان در یک موضوع، در یک زمان و در یک جهت محال، ولی ارتفاعشان ممکن میباشد. و برخی از عالمان معاصر نیز این نظر را پذیرفتهاند. برخی معتقدند تقابل میان آن دو از نوع تناقض یا همان تقابل سلب و ایجاب است؛ به این بیان که اطلاق، امر سلبی و تقیید، امر ایجابی است که اجتماع و ارتفاع هر دو محال است. طبق این دو نظریه، هر کلامی که قید نداشته باشد، اطلاق دارد. ۲.۱ - بررسی نظریه سلطان العلمااما از زمان «سلطان العلما» تاکنون، مشهور علما اعتقاد دارند میان آن دو، تقابل عدم و ملکه است؛ به این بیان که تقیید، ملکه و امر وجودی (قید داشتن) و اطلاق، عدم ملکه (عدم تقیید) است. بر اساس این دیدگاه، اطلاق این گونه تعریف میشود: «الاطلاق عدم التقیید فیما من شانه ان یقید او یمکن ان یقید». به این ترتیب، اطلاق و تقیید در امکان و استحاله متلازماند؛ یعنی هر جا تقیید ممکن بود، اطلاق هم ممکن است و هر جا تقیید ممنوع باشد، اطلاق هم ممنوع خواهد بود. [۱]
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۸، ص۶۱۴.
[۷]
خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۲، ص۵۸۰.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۴۶، برگرفته از مقاله «تقابل اطلاق و تقیید». |